مبحث اول : وجه اشتراک خیار عیب در نکاح و اجاره
در این مبحث برآنیم که وجوه اشتراکی را که میان عقد نکاح و اجاره وجود دارد بررسی کرده و هر کدام از این شباهتها را به صورت جداگانه مورد بحث قرار دهیم.
گفتار اول : زمان وجود عیب
یکی از شرایط خیار عیب، وجود عیب هنگام عقد میباشد که البته ظهور عیب، کاشف از اختیار صاحب حق است و خود سهمی در ایجاد خیار ندارد. در عقد نکاح در ماده ۱۱۲۵ و۱۱۲۴ ق.م صراحتاً به زمان وجود عیب برای برخورداری از حق فسخ اشاره شده است. بر طبق ماده ۱۱۲۴ ق.م عیوب زن در صورتی موجب حق فسخ برای مرد است که عیب مزبور در حال عقد وجود داشته باشد. مقصود این ماده این است که عیب پیش ازعقد، وجود داشته و استقرار پیدا کرده تا آنجا که مقارن ایجاب و قبول عقد نکاح گردیده است. عیب حادث بعد از عقد نکاح و پیش از دخول، موجب حق فسخ برای زوج نمیشود. این قول مشهور بین فقهای امامیه است(جعفری لنگرودی،۱۳۷۶: ۲۱۴). مطابق ماده ۱۱۲۵ ق.م جنون و عَنَن مرد هرگاه بعد از عقد هم حادث شود موجب حق فسخ برای زن خواهد بود. با تصریح قانون مدنی جنون و عَنَن مرد، حتی پس از عقد هم موجب حق فسخ برای زوجه است، بر خلاف سایر عیوب در مرد، که باید در هنگام عقد وجود داشته باشد، عَنین شدن مرد بعد از عقد، در صورتی به زن حق فسخ خواهد داد که نزدیکی صورت نگرفته باشد، چرا که اگر حتییک بار وطی صورت گرفته باشد، وبعد از آن مرد عنین شود، زن حق فسخ نخواهد داشت. در خصوص جنون زن باید گفت که زن باید در هنگام عقد مجنون باشد واگر بعد از عقد دچار جنون شود(چه دخول شده باشد یا نه) مرد حق فسخ نکاح را نخواهد داشت. بر خلاف جنون مرد که بعد از عقد حادث شده (چه دخول شده باشد یا نه ) موجب حق فسخ برای زن خواهد بود. این حکم با دیگر احکام قانون مدنی در بحث نکاح نیز سازگار است،و همچنین سازگار با حفظ نظام خانواده میباشد چرا که مرد میتواند مخارج همسر مجنون خود را تأمین کند، که در کمال سلامت، پای به خانه او گذاشته است. در ضمن مرد میتواند همسر دیگری اختیار کند و یا اگر نتوانست همسر مجنون خود را تحمل کند او را طلاق دهد. با این وضعیت قانونگذار به مرد اجازه نداده است که راه آسان فسخ را انتخاب نماید بلکه برای جداشدن، باید زن خود را طلاق دهد. اما اگر شوهر پس از عقد دیوانه شود، علاوه بر اینکه کسی نیست که بتواند نفقه زوجه را دهد، زن راهی جز فسخ نکاح برای رهایی از مرد مجنون ندارد(اباذری فومشی، ۱۳۷۷: ۱۴).
یکی از شرایطی که برای ایجاد خیار عیب، در عقد اجاره، نیز وجود دارد این است که عیب موجب فسخ باید در هنگام عقد موجود باشد،یا اینکه پس از عقد و پیش از قبض حادث شود( خمینی، ۱۳۸۳: ۱۱۵).در عقد اجاره نه تنها عیب موجود در هنگام عقد موجب حق فسخ برای مستأجر میشود بلکه عیبی که بعد از عقد و قبل از قبض و بعد از عقد و قبض، حادث میشود نیز موجب فسخ است. چرا که اجاره عقدی مستمر است و عین مستأجره در تمام مدت اجاره باید صلاحیت انتفاع را بر مبنای آنچه که درضمن عقد منظور شده است داشته باشد، در صورتی که عین مستأجره در هنگام عقد معیوب بوده یا بعد از عقد و قبل از قبض معیوب شده باشد، فسخ اجاره از همان آغاز مدت، اجاره را منحل میسازد هر چند که مدتی پس از آن اعمال شود و در خصوص عیبی که پس از قبض و در حالی که عین در اختیار مستأجر است،حادث میشود، موجب حق فسخ برای مستأجر میشود یعنی عقد نسبت به زمان پیش از حدوث عیب، صحیح و لازم و پس از آن در معرض فسخ قرار میگیرد(طباطبایییزدی، ۱۴۰۹ﻫ ق: ۵۸۰).قانون مدنی نیز این موضوع را صراحتاً در ماده ۴۸۰ اعلام میدارد : عیبی که بعد از عقد و قبل از قبض منفعت در عین مستأجره حادث شود موجب خیار است و اگر عیب در اثنای مدت اجاره حادث شود نسبت به بقیهی مدت خیار ثابت است».
پس با توجه به آنچه گفته شد میتوان گفت که شباهتی که در خصوص زمان وجود عیب ، میان این دو عقد وجود دارد عبارت است از اینکه: در عقد نکاح عیوب زن و مرد در صورتی موجب حق فسخ برای طرف مقابل است که در هنگام عقد وجود داشته باشد که این مسئله در عقد اجاره هم باید رعایت شود. اما در عقد نکاح دو استثناء وجود دارد که آن هم عیب عَنَن و جنون است. که عَنین شدن مرد بعد از نکاح و قبل از نزدیکی مانند وجود عیب در عین مستأجره در زمان بعد از عقد و قبل از قبض میباشد که در هر دو مورد حق فسخ ایجاد میگردد و در خصوص مجنون شدن مرد بعد از عقد(چه نزدیکی شده باشد یا نه) مانند زمان وجود عیب بعد از عقد و قبض در عقد اجاره میباشد که در این صورت نیز حق فسخ در هر دو عقد ایجاد میگردد و موجب فسخ این دو عقد نسبت به زمان آینده میباشد. به عبارت دیگر، شباهت خیار عیب در عقد اجاره و نکاح این است که ایجاد عیب در مدت اجاره و ایجاد جنون و عَنن در زوج در مدت عقد نکاح، سبب تحقق خیار عیب در این دو عقد میباشد.
گفتار دوم : مخفی بودن عیب
مخفی بودن عیب نیز، یکی دیگر از شرایط اساسی ایجاد خیار عیب است که در قانون مدنی نیز ثبوت خیار، را منوط به وجود آن کرده است(ماده ۴۲۳ ق.م)(قاسم زاده، ۱۳۸۸: ۲۲۸). مخفی بودن عیب، یکی از شباهتهایی است که میان این دو عقد وجود دارد و باید قائل شد عیبی میتواند منجر به حق فسخ شود،که برای طرف دیگر پوشیده باشد. یعنی اینکه یکی از زوجین از وجود آن در دیگرییا طرفین عقد اجاره از وجود عیب، در عین مستأجره یا مال الاجاره (عین شخصی) مطلع نباشند.
در خصوص عقد نکاح، ماده ۱۱۲۶ ق.م مقرر میدارد: هر یک از زوجین که قبل از عقد عالم به امراض مذکوره در طرف دیگر بوده، بعد از عقد حق فسخ نخواهد داشت». در مواردی که زوج یا زوجه عالماً به وجود عیب در طرف مقابل ازدواج میکنند، در حقیقت بر ضرر خود مبادرت میکنند و به یک معنا ضرر را میپذیرند، لذا وفق قاعده اقدام، نباید از خیار فسخ اصولاً برای دفع ضرر وضع شده بهره مند گردند(دیانی، ۱۳۷۹: ۲۱۰).در عقداجاره نیز عیب عین مستأجره در صورتی سبب ایجاد خیار است که مستأجر در زمان عقد، جاهل به وجود عیب باشد و الاّ با وجود اطلاع او از وجود عیب، حق فسخ ایجاد نمیشود. چرا که مستأجر با علم و آگهی از وجود عیب اقدام به انعقاد عقد اجاره نموده است که این نشان دهنده رضایت او به آن است. اگر چه در قانون مدنی، چنین شرایطی در مبحث اجاره پیش بینی نشده است لیکن با توجه به قاعده کلی که اصولاً احکام خیارات در عقد بیع، در سایر عقود معوض نیز قابل اجرا است، مگر آنکه حکم مخالفی وضع شده باشد، میتوان از وحدت ملاک ماده ۴۲۴ ق.م که بیان میدارد: عیب وقتی مخفی محسوب است که مشتری در زمان بیع عالم به آن نبوده است اعم از اینکه این عدم علم ناشی از آن باشد که عیب واقعاً مستور بوده باشد یا اینکه ظاهر بوده ولی مشتری ملتفت آن نشده باشد» استفاده کرد و اذعان داشت که عیب عین مستأجره در صورتی سبب تحقق خیار است که مشتری جاهل به آن باشد(ابهری، ۱۳۹۱: ۱۰).
گفتار سوم : نقصان منفعت یا صعوبت در انتفاع
شاید بتوان گفت یکی از شباهت هایی که میان عقد اجاره و نکاح وجود دارد ، نقصان منفعت یا صعوبت در انتفاع است که در اثر عیب به وجود میآید.
در مورد عقد اجاره قانونگذار در ماده ۴۷۹ق.م مقرر میدارد: عیبی که موجب فسخ اجاره میشود عیبی است که موجب نقصان منفعت یا صعوبت در انتفاع باشد». زیرا موضوع اصلی اجاره منافع عین است نه خود آن و عیب موجود در عین مستاجره، به شرطی سبب ایجاد خیار میشود که در انتفاع موثر باشد خواه موجب نقص منفعت مستأجر شود یا باعث صعوبت و سختی در انتفاع گردد. اگر چه در عقد نکاح به این وضوح به این امر اشاره نشده است اما میتوان از عیوبی که موجب فسخ نکاح میباشند به این مسئله پیبرد.
در اسلام بقای نسل به خلاف تمتع جنسی هر چند هدف مهمی میتواند باشد، اما مقتضی نکاح نیست و تمتع جنسی در نکاح جنبه ثانویه ندارد.عیوب مرد عمدتاً عیوبی هستند که مانع از انجام وظایف شویی میگردند. که به نظر میرسد علت فسخ ناشی از این عیوب این باشد که شوهر قادر به انجام وظایف شویی نیست و این مسئله باعث نقصان منفعت، در زندگی شویی برای زن میباشد. چرا که تمتع جنسی بخشی از منفعت شخص در نکاح میباشد، که با نکاح از آن برخوردار میشود. در تعریف عیب عَنَن، بیان شده که قدرت نشر آلت تناسلی مرد ضعیف گردد، به طوری که نتواند نزدیکی نماید. چنانچه در اصلاحات سال ۱۳۷۰ قید یک سال برداشته شده، و به شرط عدم نزدیکی حتییک بار، زن حق فسخ نکاح را خواهد داشت. در خصوص عیب جَبّ نیز در توصیف بریده بودن آلت تناسلی در بند ۳ ماده ۱۱۲۲ق.م عبارت به گونهای که قادر به عمل شویی نباشد» آورده شده است. در خصوص عیب خَصاء قانونگذار قبل از اصلاحات سال ۱۳۷۰ قید مانع از ایفای وظایف شویی باشد» را برنداشته بود و بعد از اصلاحات آن قید را برداشته و خصاء را به طور مطلق موجب پیدایش حق فسخ میداند.در مورد عیوب ن نیز میتوان گفت قَرَن مانع از نزدیکی و جماع میگردد و همچنین افضاء، که این عیوب موجب نقصان منفعت برای مرد خواهد بود و در خصوص سایر عیوب ن مثل جذام، برص، نابینایی از هر دو چشم و زمین گیری شاید از آنجایی که موجب میشود انگیزه و تمایل مرد نسبت به همسرش کمرنگ شود، بتوان نوعی صعوبت در انتفاع دانست که موجب حق فسخ برای مرد میباشد.
گفتار چهارم : فوریت خیار فسخ
فوریت اعمال خیار فسخ، یکی از شباهتهایی است که میان عقد نکاح و اجاره وجود دارد.دادن خیار فسخ به یکی از طرفین اجاره یا نکاح، برای جبران ضرری (روحی، مالی) است که به شخص وارد شده است. برای جلوگیری از زیان کافی است، مدت زمانی به او فرصت داده شود که بتواند عقد را فسخ کند، و آن فوریت عرفی است. ومنظور از فوریت عرفی آن است که عرف بر حسب ازمنه و امکنه مشخص میکند که چه مدت زمانی برای اعمال خیار فسخ لازم است. اجازه تأخیر، یا دادن فرصت بیش از آن مدت برای فسخ، موجب زیان طرف دیگر میگردد. تشخیص وقوع تاخیر و عدم آن و اینکه چه مدتی برای استفاده از حق مزبور لازم بوده به نظر عرف است(حسنی، ۱۳۸۳: ۱۲۰).ماده ۱۱۳۱ ق.م در خصوص فوریت خیار فسخ در عقد نکاح مقرر میدارد: خیار فسخ فوری است و اگر طرفی که حق فسخ دارد بعد از اطلاع به علت فسخ، نکاح را فسخ نکند خیار او ساقط میشود به شرط آنکه علم به حق فسخ وفوریت آن داشته باشد تشخیص مدتی که برای امکان استفاده از خیار لازم بوده به نظر عرف و عادت است».در عقد اجاره به صراحت مادهای به فوریت اعمال حق فسخ اختصاص داده نشده است ولی میتوان با توجه به اینکه اصولاً احکام خیارات در عقد بیع در سایر عقود معوض قابل اجرا است و همچنین از وحدت ملاک ماده ۴۳۵ ق.م که مقرر میدارد: خیار عیب بعد از علم به آن فوری است» استفاده کرد و بیان نمود که در عقد اجاره نیز فوریت اعمال حق فسخ جاری میباشد.در خصوص فوریت اعمال حق فسخ باید چند نکته را در نظر گرفت: اولا،ً شخص صاحب حق، باید به وجود علت خیار که همان وجود عیب است، علم پیدا کند. ثانیاً، نسبت به اصل خیار جهل نداشته باشد، یعنی بداند که در صورت بروز چنین عیبی حق فسخ دارد. ثالثاً، فرد نسبت فوریت اعمال حق فسخ جاهل نباشد. در صورتی که شخص صاحب حق خیار، نسبت به یکی از این موارد جاهل باشد، با به تأخیر افتادن اعمال حق فسخ، خیار او ساقط نمیشود.
گفتار پنجم : آثار ناشی از وجود عیب در اجاره و نکاح
وقتی عیبی در عین مستأجره و یا در یکی از زوجین بروز میکند، و طرفی زیان میبیند، قانون مدنی در فروض مزبور حق فسخ برای مستأجر و برای یکی از زوجین در نظر گرفته است ولی در هیچ یک از این دو عقد، حق ارش پیش بینی نگردیده است. در این گفتار برآنیم که آثار ناشی از وجود عیب در نکاح و اجاره را مورد بحث قرار دهیم.
بند اول : ثبوت حق فسخ
اگر در عین مستأجره، عیبی ظاهر شود که این عیب، قبل از عقد موجود بوده یا بعد از عقد و قبل از قبض و یا حتی در اثنای مدت اجاره به وجود آمده، و مستأجر از آن اطلاع نداشته است در این صورت، مستأجر به واسطه خیار عیب میتواند عقد اجاره را فسخ کند. دلیل آن این است که به سبب وجود عیب، مقداری از ارزش مالی منفعت، از بین رفته است که به وسیله حق خیار، ضرر ناشی از آن رفع یا جبران میگردد. در نتیجه مستأجر حق دارد اجاره را فسخ کند یا با همان اجارهبهای مقرر در ضمن عقد و بی آنکه چیزی از آن کسر شود، به عقد رضایت دهد(شاهرودی، ۱۴۲۳: ۲۵۸). در واقع عقد اجاره بر آنچه موجود است واقع شده است واز آنجا که موضوع عقد، باقی است ولی عیب دارد مستأجر حق دارد برای جلوگیری از ضرری که از این ناحیه میبیند، اجاره را فسخ کند یا به عقد با این وضعیت رضایت دهد.
در عقد نکاح، ضمانت اجرایی که قانونگذار به استناد وجود عیب، در نظر گرفته است صرفاً فسخ است. از آنجا که هدف از ازدواج، تشکیل خانواده و ایجاد رابطه زوجیت و زندگانی با
پایان نامه حقوق با موضوع : تجدید نظر در قوانین مربوط به ماهواره در ایران
راهنمای پایان نامه حقوق درباره : رد ادعای اعسار از هزینه دادرسی
عقد ,فسخ ,حق ,عیب ,وجود ,اجاره ,حق فسخ ,است که ,از عقد ,بعد از ,در عقد ,انجام وظایف شویی ,موجب نقصان منفعت ,اصولاً احکام خیارات
درباره این سایت